مشکلات اقتصادی با جابجائی آدمها در حکومت عوض نمی شود!

تحلیل ها و آمارهای اقتصادی دولتمردان غیرواقعی است. این را جبار کوچکی نژاد، نماینده مجلس از شهر رشت که عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس هم است، گفت. کوچکی نژاد هم چنین با مخاطب قراردادن رئیس کل بانک مرکزی اشاره کرد از صحبت های ایشان بسیار متاسف است. رئیس کل بانک مرکزی با انکار عدم توانائی سیستم در کاهش تورم مقابل دوربین گفته بود که گرانی قیمت حباب و کاذب است.

کوچکی نژاد -که خود بخشی از همین سیستم فاسد است-  با نگاهی خوش بینانه – چون وی آنها را ناتوان و نه فاسد می خواند- به کارکرد تیم اقتصادی رئیسی می گوید دولت در حوزه اقتصادی دچار یک مشکل اساسی است، تیم اقتصادی دولت قدرت تحلیل مسائل اقتصادی و توان تصمیم گیری مناسب را ندارد و به همین خاطر دچار یک بحران فکری شده اند. وی تاکید کرد که باید یک خانه تکانی در تیم اقتصادی صورت بگیرد و پیشنهاد می دهد که خود دولت این خانه تکانی را انجام دهد.

(اینجا عامدانه عنصر سهم خواهی عناصری مانند کوچکی نژاد از سیستم را نادیده می گیریم. علی الاصول این عناصر می گویند اگر سهم ما را ندهید، ما انتقاد و احتمالا افشاگری می کنیم).

در دوره انقلابی قبل از بیست و دوم بهمن، در هنگامه ای که شعار مرگ بر شاه خائن در کوچه و خیابان فریاد زده می شد، شاهِ قَدر قُدرت پشت سرهم نخست وزیر عوض می کرد. واکنش مردم به این تعویض ها شعارِ «ما می گیم شاه نمی خواهیم نخست وزیر عوض می شه» بود. نزدیک به پنجاه سال از آنزمان گذشته است. آوازه فساد سیستماتیک و سرکوب آزادگی و برابری طلبی رژیم گوش فلک را کر کرده است، صحبت از تعویضِ «پالانِ خر» آدرس عوضی دادن است.

این افراد نیستند که با جابجائی آنها بتوان به راه نجاتی برای سفره ی خالی مردم دست پیدا کرد. بلکه وجود امکان نظارت مستقیم مردم بر شیوه کار کارگزارانی که به کار گمارده شده اند، است که می تواند میزان فساد، رانت، و عدم شفافیت را به صفر نزدیک کند.

می گویند هزینه ای که جمهوری اسلامی برای تهیه و ساخت این تعداد موشک و پهپادها که -پنهان از چشم مردم ایران- به سوی آسمان اسرائیل شلیک کرد، بسیار بیشتر از یک میلیارد دلار است (راست و دروغش با خودشان). اگر یک میلیارد دلار مبنا قرار بگیرد به تومان برابر هفتاد هزار میلیارد تومان می شود. این مبلغ نه به دلیل بحران فکری تیم اقتصادی ی دولت، بلکه به دلیل وجود دیکتاتورِ قَدر قُدرت بر راس حکومت است که از جیب مردم هزینه کرده اند.. سالی که نکوست از بهارش پیداست. هزینه برای حفظ نظامی که راسش این دیکتاتور نشسته است، در همین ماه فروردین حداقل بیست درصد قدرت خرید مردم را کاهش داده است. پس این تیم اقتصادی نیست که باید جابجا شود، بلکه حاکمیت باید پائین کشیده شود.

می گویند آدم مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد، و کار درستی هم می کند که می ترسد. وقتی حامیان و کارگزاران دیروزی -و امروزی- این رژیم خود را منتقد کارکرد رژیم معرفی می کنند، باید که ترسید. آری ما از حضور منتقدینی مثل اینها در کنار مردمی که نان شبشان مشغله فکری روزشان است، می ترسیم.

اتحاد کارگران انقلابی ایران

بیست و نهم فروردین هزار و چهارصد و سه هفدهم آوریل دوهزار و بیست و چهار

بیان دیدگاه

یک وبسایت یا وبلاگ در WordPress.com بسازید