«انتقام سخت» از زنان اولویت مسئولان ارشد نظام

در روزهای گذشته، موجی جدید از تهاجم به زنان بر سر حجاب در خیابان‌ها را شاهد بودیم. در یکی از خیابان‌های تهران، تمام ماشین هایی که راننده شان زن بود را توقیف کردند و در خیابان‌ها و مکان هایی دیگر از زنان بی حجاب عکس و فیلم گرفتند.

هم زمان در مجلس، لایحه حجاب و عفاف را در دستور کار قرار دادند تا موانع اجرای آن را از میان بردارند و هر چه زودتر با تصویبش به مرحله اجرا بگذارند. این واکنش ها با سخنان خامنه ای در رابطه با حجاب در نخستین سخنرانی او در سال جدید مربوط است که طی آن مدعی شد که مخالفت با حجاب اجباری در ایران «برنامه بیگانگان» است و به همین علت نهادهای حکومتی کشور باید برای مقابله با آن اقدام کنند. او در سخنانش در روز چهارشنبه ۱۵ فروردین در دیدار با مقامات کشوری و نظامی حجاب اسلامی را «هم به لحاظ شرعی و هم به لحاظ قانونی» اجباری دانست و یادآوری کرد که از نظر او مخالفت زنان با حجاب اجباری با هدف اصلی «بازگرداندن وضعیت به زمان قبل از انقلاب طاغوت» شکل گرفته است. خامنه ای از تمامی نهادها و مسئولان حکومتی خواست که برای رعایت حجاب اجباری بر «وظایف شرعی و قانونی» خود تمرکز کنند. پس از آن بود که ایادی گوش به فرمان و حلقه به گوش او با سازماندهی دور تازه ای ازتهاجم به زنان به صف شدند. این واقعیت که نقدترین و اجرایی ترین شکل های «انتقام سخت»، یورش به زنان بر سر حجاب است دلایل بسیار روشنی دارد. اولا: مقابله به مثل در برابر کشتار فرماندهانش از سوی رژیم نژادپرست و افراط گرای نتان یاهو در اسرائیل، در شرایطی که جمهوری اسلامی با بحران همه جانبه داخلی و ترکیب ابربحران های لاعلاج روبروست، موجودیت نظام را به خطر می اندازد. بنابر این علیرغم هر درجه از سرخوردگی در میان حزب اللهی ها و پاسداران ولایت، عقل حکومتی بر منع اقداماتی دلالت دارد که کنترل جریان رویارویی با اسرائیل و آمریکا را از دست شان خارج کند و در نتیجه با وجود رجز خوانی، حوزه اصلی«انتقام سخت» نیست. حوزه های اصلی «انتقام سخت» مربوط به دشمنان اصلی داخلی نظام است که  خامنه ای و پاسداران ولایت فعلا زورشان به آنها می رسد. آنان عبارتند از توده دهها میلیونی کارگران، بازنشستگان، معلمان، پرستاران و مزد و حقوق بگیران که با شلاق تورم به شکل مستمر زیر شکنجه قرار دارند و با تعیین حداقل دستمزدی زیر خط فقر در آستان سال جدید نقدا «انتقام سختی» از آنان گرفته اند و یورش سراسری به سفره های خالی آنها را با موفقیت اجرایی کرده اند.

 ثانیا: دشمن خطرناک بعدی که اولویت «انتقام سخت» به شمار می روند زنان هستند که در حوزه آزادی پوشش سد استبداد را شکسته اند. اگر رویارویی نظامی عرصه «انتقام سخت» برای خامنه ای نیست، یورش به زنان چنین عرصه ای است. جمهوری اسلامی با کشتار جوانان معترض، با کور کردن چشم ها، با صدرنشینی در اعدام ها، با بازداشت های گسترده فعالین و کنشگران جنبش های اعتراضی، توانسته تا امروز مانع شعله ور شدن مجدد خیزش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» شود، اما پوشش زنان عرصه ای است که در از میان برداشتن آن و بازپس گیری دستاوردهای خیزش ناکام مانده است. مبارزه با حجاب اجباری و دفاع از پوشش اختیاری که جرقه اولیه جنبش زن زندگی آزادی بر سر آن زده شد به سرعت به جنبشی انقلابی و سرنگونی خواه تبدیل گردید. زنان شجاع ایران که روسری سوزان ها در خیابان‌ها راه انداختند، اجازه نخواهند داد اراده حکومتیان حاکم شود. در این دو سال اخیر زنان ایرانی متحمل هزینه های سنگینی در جنگ با حاکمیت شده اند: از ممنوع الکاری و ممنوع الخروجی و جریمه نقدی گرفته، تا دستگیری، زندان و شکنجه. به علاوه امروز نسلی از مردان پا به میدان گذاشته اند که از زنان در خیابان‌ها در مقابل عوامل سرکوبگر دفاع می کنند که نمونه های اخیر آن را در چند شهر دیدیم که مردان جلوی فیلم برداری عناصر آتش به اختیار را گرفتند و از زنان بی حجاب در مقابل ماموران حکومتی دفاع کردند. البته زنان شجاع ایرانی در صف اول دادن هزینه برای تثبیت دستاوردهای جنبش مهسا هستند. بنابراین حمله به زنان و تشدید سرکوب آنان هم درمان سرخوردگی و قدرت نمایی آتش به اختیاران ولایت است، هم مقابله جویی با پیام الهام بخش مبارزات زنان، یعنی توانایی درهم شکستن قدرت سرنیزه از طریق توده ای و همگانی کردن نافرمانی مدنی و درهم شکستن عامدانه خط قرمزهای نظام جمهوری اسلامی. به همین دلیل است که خامنه ای دور تازه ای از تهاجم به زنان را کلید زده است. اما جامعه ای که قیام مهسا را آفریده هرگز به قبل از زن زندگی آزادی بر نمی گردد و این تعرض جدید هم محکوم به شکست است

دوشنبه 20 فروردین 1403 و 8 آپریل 2024

اتحاد کارگران انقلابی ایران

بیان دیدگاه

یک وبسایت یا وبلاگ در WordPress.com بسازید