اتحاد کارگران انقلابی ایران: اخبار؛ گزارش ها، واکنش ها و عملکردها نشان می دهند که سرکوب زنان بی حجاب و بازگرداندن اوضاع به پیش از آغاز خیزش کنونی به هدف مهم حاکمیت تبدیل شده است. قانون برخورد با بی حجابی در دستور کار مجلس قرار گرفته، امامان جمعه حملات نسبت به بی حجابان را شدت داده اند؛ ابراهیم رئیسی که به عنوان مجری سیاست های ابلاغی خامنه ای، فروپاشی اقتصادی را شدت داده، بر این که «حجاب امری قانونی است» تاکید کرده تا سرکوب عناصر خودسر که در مغازه ها، متروها، خیابان ها و پارک ها با زنان درگیر می شوند را اجرای قانون جلوه دهد. هدف رژیم از دامن زدن به سرکوب زنان بر محور حجاب با شیوه هایی خشن تر و سیستماتیک تر و به قول خودشان «جمع کردن بی حجابی»،مقدم بر همه عقب راندن جنبش زن، زندگی، آزادی و بازپس گیری دستاورد خیزش انقلابی در این حوزه است.
آنها که با به کارگیری همزمان دهها شیوه سرکوبگرانه از جمله سازمان دادن اسید پاشی های زنجیره ای، به کار گیری آتش به اختیاران، جولان گشت های ارشاد و دستگیری زنان در زمینه آزادی پوشش، از پس زنان بر نمی آمدند حالا با موج بی حجابی مواجه شده اند. بسیاری از زنان بدون حجاب در خیابانها و اماکن عمومی ظاهر می شوند؛ در پارک ها و مجامع عمومی همراه مردان در مناسبت های مختلف نظیر سیزده بدر می رقصند و شادی می کنند و رژیم را به کلی در برخورد با بی حجابی مستاصل کرده اند. برای جبران این استیصال است که مجلس طرح جریمه ۵۰۰ میلیونی تا ۳ میلیاردی، ابطال گواهینامه و پاسپورت زنان بی حجاب را در دستور قرار می دهد؛ دولت با قانونی خواندن حجاب، به آتش به اختیاران و لباس شخصی ها برای حمله و هجوم به زنان در مجامع عمومی، پارک ها، مال ها و فروشگاهها گرا می دهد و قوه قضاییه مغازه ها را پلمب می کند و احکام سنگین قضایی را علیه زنان بی حجاب به اجرا می گذارد.
در واقع جمهوری اسلامی که پانصد نفر را در خیابان کشته، بیش از بیست هزار نفر را زندانی کرده، نزدیک به هزار نفر را نابینا کرده، و برعلیه دانش آموزان در دهها مدرسه حملات شیمیایی راه انداخته تا جنبش «زن، زندگی، آزادی» را جمع کند، اکنون مبارزه با آزادی پوشش و سرکوب بی حجابان را به یکی از کانون های مهم رویارویی با خیزش انقلابی تبدیل کرده است. علتش روشن است: ازادی پوشش بیان بی خدشه تحمیل واقعیت حضور نیرومند جنبش زنان به رژیم است. با آزادی پوشش و طرد حجاب، نیمی از جامعه هر روز در ابعاد گسترده و توده ای و در مکان های عمومی زنده بودن روند انقلابی را به نمایش می گذارند و نوید واپس راندن حاکمیت درعرصه های دیگر به شرط مقاومت جمعی و پیگیر را در روح جمعی می دمند. چنین وضعی برای جمهوری اسلامی که بدون سرکوب و تحمیل انواع تبعیض و بی حقی بر زنان نمی تواند دوام بیاورد، غیرقابل تحمل است.
کانونی کردن تعرض به خیزش انقلابی در حوزه آزادی پوشش دلایل دیگر هم دارد. آزادی پوشش الزاما و در جریان زندگی روزمره فقط در شکل مقاومت جمعی زنان بیان نمی شود، و اغلب خصلت تصمیم فردی دارد. چنین تصمیم هایی با همه شجاعت، ستایش و بازتکثیری که درخود دارد، امکان تعرض جمعی و سازمان یافته نیروهای وحشی و سرکوبگر رژیم علیه زنان و دختران شجاعی که به تنهایی در اماکن عمومی بی حجاب هستند را فراهم می کند. برای سرکوبگرانی که حتی از کشتن بچه ها هم ابایی ندارند، برتری عددی در یورش به زنان بی حجاب بسیار مطلوب تر است تا رویارویی موضعی سازمان نیافته با جمعی که بر محور مطالبات خاصی به شکل متحد ناگهان وارد خیابان شده اند.
بنابراین تبدیل حجاب به یکی از عرصه های مهم جدال انقلاب و ضد انقلاب در لحظه حاضر، نیازمند آن است که حساسیت جمعی در حمایت از آزادی پوشش زنان هر چه بیشتر شود، هر مورد سرکوب و هر مورد عقب راندن نیروهای سرکوب به مدد حمایت جمعی، هر چه گسترده تر در شبکه های اجتماعی بازتاب یابد و دفاع از آزادی پوشش مورد حمایت جنبش های مطالباتی کارگران، بازنشستگان، معلمان و سایر گروههای مطالبه گر قرار بگیرد. در این صورت موج جدید تهاجم به بی حجابان توسط زنان و حمایت جامعه در هم خواهد شکست
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟