گسترش اعتراض به موج اعدام ها، شرط توقف ماشین کشتار سازمان یافته دولتی

اتحاد کارگران انقلابی ایران: اجرای حکم اعدام در ایران شدت گرفته و رژیم بر آنست فضای سرکوب و زندان و اعدام را اکنون با اعدام زندانیان جرایم عادی دنبال نموده و هم چون همه ۴۳ سال گذشته حکمرانی خود را از طریق گرفتن جان‌ قربانیان آسیب های اجتماعی در حد فاصل اعدام های سیاسی ادامه دهد. روز پنجشنبه  چهارم خرداد ۱۴۰۲ دو زندانی در زندان جیرفت به نام‌های مهدی سالاری و محمد دارایی و یک زندانی در زندان ارومیه به نام‌ علی پیری اعدام شدند. زندانی دیگری به نام امیر مهدی در ملا عام در مراغه اعدام شد. داغ نگاه داشتن فضای رعب و وحشت سازمان یافته حاکمیتی با اعدام ها از طریق اجرای زنجیره ای احکام اعدام و بهره برداری رزیلانه از درجه خشونت بار بودن جرم انتسابی به فرد محکوم در میان افکار عمومی برای نمایش خشونت بارتر و رعب آورتر اعدام در ملاعام سیاستی است که رژیم در پیش گرفته است. این اعدام ها در اوج درماندگی رژیم از ارائه پاسخی به ریشه های بحران همه جانبه کنونی و تغییر سیاست های خود که سرمنشا اصلی بازتولید بزه کاری و جرایم خشونت بار است شرایطی صورت می گیرد که :

 مردم هنوز در اندوه از دست دادن مجید کاظمی صالح میرهاشمی و سعید یعقوبی  سوگوار هستند و با نگرانی اخبار مربوط به اعدام را دنبال می کنند و نیروهای سرکوب در روز پنجشنبه سعی کردند مانع حضور مردم در مراسم هفتم مجید کاظمی شوند. آنها با هدف جلوگیری از هر گونه برگزاری مراسم، هنوز دو برادر این جانباخته راه آزادی به نام های حسین و مهدی کاظمی را در اسارت دارند؛

 دو شهروند افغانستانی به نام‌های محمد رامز رشیدی و نعیم هاشم که در پرونده‌ سراسر تناقض «شاهچراغ شیراز» به اعدام محکوم شده‌اند برای اجرای حکم به سلول انفرادی انتقال یافته‌اند؛

عفو بین‌الملل در تازه‌ترین گزارش خود درباره احکام صادرشده علیه معترضان در ایران، با هشدار نسبت به خطر قریب‌الوقوع اعدام‌ها در ارتباط با اعتراضات، از ابراهیم نارویی، کامبیز خروت، منوچهر مهمان‌نواز، منصوره دهمرده، محمد قبادلو، مجاهد (عباس) کورکور و شعیب میربلوچ‌زهی ریگی به عنوان هفت نفری نام برد که در خطر اعدام قرار دارند. علاوه بر این، سعید شیرازی، ابوالفضل مهری، حسین حاجیلو و محسن رضازاده قره‌قلو تحت محاکمه با اتهام‌هایی هستند که خطر صدور مجازات اعدام در پی دارد. چهار نفر دیگر، به اسامی ماهان صدرات (صدارت) مدنی، منصور حوت، محمد بروغانی و نظام‌الدین حوت پس از ابطال محکومیت و احکام اعدام از سوی دیوان عالی کشور و بازگشت پرونده آنان به دادگاه‌های بدوی، بار دیگر با اتهام‌های منجر به اعدام روبه‌رو هستند

در مجموع با توجه به پیگیری اعدام های قربانیان آسیب های اجتماعی و قرار گرفتن گروهی از معترضان خیزش انقلابی زن، زندگی آزادی در معرض صدور احکام اعدام از سوی بیدادگاههای نظام جمهوری اسلامی، سه نکته به درجات مختلف قطعیت دارد

اول: انتخاب نماینده رژیم اعدام و کشتار به ریاست مجمع اجتماعی حقوق بشر سازمان ملل در بیست و یک اردیبهشت سال جاری در جری تر کردن رژیم و باز گذاشتن دستش در صدور و اجرای احکام  اعدام نقش داشته است. این انتساب بار دیگر نشان داد که سازمان ملل ابزار دست سیاست های قدرت های بزرگ است و این قدرت ها در برابر دورنمای شکل گیری یک نظام مبتنی بر حاکمیت اکثریت عظیم در جامعه ایران و یا هر آینده ای که با دموکراسی رادیکال و عدالت اجتماعی واقعی همراه باشد، در کنار مردم ایران نیستند.

دوم: اعدام به شکل روزافزونی برای حاکمیت خصلت بازدارندگی خود را از دست داده است. اعدام های گسترده به جای این که ترس و وحشت ایجاد کند، خشم و اعتراض و مقاومت جمعی ایجاد می کند. این سه وجه هنوز در تعادل ایده الی که بتوان از وجود یک جنبش  گسترده و بالفعل در نفی بی قید و شرط اعدام در جامعه ما خبر داد، قرار ندارند. درجه خشم و نفرت بیشتر است تا اعتراض و اعتراض نامشهود گسترده تر است تا اعتراض مشهود؛ همچنین اعتراض مشهود خودانگیخته بیشتر است از مقاومت جمعی سازمان یافته. با این حال مسیر اکنون به گونه ای است که همه جویبارهای خشم و اعتراض علیه اعدام از مجاری مختلف به سوی یک جنبش گسترده نفی اعدام در حرکت است. کلید اصلی پیشروی در این زمینه حمایت گسترده از اعتراضات خانواده های فرودستان آسیب های اجتماعی علیه اعدام است و شکل دادن به وسیع ترین و گسترده ترین حلقه همگرایی برای نفی بی قید و شرط اعدام زندانیان سیاسی، عقیدتی و همچنین کنشگران خیزش انقلابی با مجموعه نیروهای حامل این ظرفیت در داخل و خارج از کشور است.  سوم: مقاومت واقعی علیه اعدام، مجموعه اعتراضات صورت گرفته پس از اعدام زنده یادان مجید کاظمی، صالح میرهاشمی و سعید یعقوبی بود. این اعتراضات یک بار دیگر آرایش جنگ سنگری خیزش انقلابی و اهمیت شکل دادن به همگرایی های موردی در چنین رویارویی هایی میان مردم و حاکمیت را نشان داد. جنبش گسترده علیه اعدام در همین رویارویی موضعی ساخته می شود. بازگشت موقت حاکمیت به سطح اعدام قربانیان آسیب های اجتماعی، محصول مقاومت مردم و اعتراض جمعی علیه جنایت سازمان یافته قتل دولتی سه جوان است که زیر شکنجه وحشیانه از آنها اعتراف گرفته بودند تا جان شان را بگیرند. گسترش اعتراض به موج اعدام ها، شرط پا گرفتن جنبش لغو اعدام است

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

وب‌نوشت روی WordPress.com.

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: