یک: سپاه پاسداران صرفا یک نیروی نظامی نیست. شبکه سرمایه داری ایران مجهز به قدرت نظامی و امنیتی است.
دو: این شبکه وابستگی ارگانیک به نهاد روحانیت ندارد.
سه: در غیاب سازماندهی انقلابی تودهای مردم، مهمترین عنصر تعینبخش برای آینده ایران، همین شبکه اختاپوسی ( که در بسیاری شاخه هایش، نسبتش با نام سپاه نامریی است) خواهد بود.
چهار: قدرت لابی بینالمللی این شبکه، از کل اپوزیسیون بیشتر است (بدیهیات)
پنج: رقابت، نزاع، تقابل، جنگ ایدئولوژیک، همه اینها تا جایی درون این شبکه جریان دارد که اساس انحصار سرمایه بخطر نیفتد.
شش: بسیاری سیاستهای سالهای اخیر مستقیما تثبیت و گسترش انحصار این شبکه را پی گرفته است، از حذف ارز ترجیحی و سیاستهای دارویی (شرکتهای دارویی وابسته سپاه مهمترین انحصارات صنعت دارو هستند) تا مدیریت و نحوه گسترش «مناطق آزاد» و بسیاری دیگر که حتی مریی نیستند.
هفت: قدرت مدیریت شبکه سرمایه انحصاری که همزمان دستگاه امنیتی و قوای نظامی منطقهای است را دستکم نگیرید. منیج اپوزیسیونی سازماننیافته، بیتجربهی مدیریتی، فاسد و … از آب خوردن برایش راحتتر است.
هشت: آخرین استراتژی طولانیمدت همهی سرمایههای انحصاری هم پناهبردن به استقرار نظامی نیست، قبضه فاشیستی قدرت چرا.
نه: در سطح نهایی منطقیاست با شرکای قدیمی به استراتژی مشترک برای مدیریت تحولات با حفظ انحصار رسید، از این منظر باید به مرجعیت هرچند ضمنی نامهایی مثل تاجزاده، حجاریان، فایزه هاشمی و … حساستر بود.
ده: شبکه اصلاحات در داخل، به لحاظ توان سازمانمندی، افراد موثر، تجربه مدیریتی، استراتژی عملیاتی و … بسیار قدرتمند است، اگرچه این شبکه امروز نام اصلاحات را در بازآرایی جدید به خود نگیرد، اگرچه حرفهای خیلی دموکرات بزند و آدمهای خیلی شریف و رادیکال دهانش شوند، خطرناکترین نیرو برای مهار انرژی انقلابی است.
یازده: بازآرائی فاشیسم یا اتکا به شراکت با نیروی سیاسی شبهسوسیالدموکرات ، مهمترین راهحلهای شبکه سرمایه انحصاری برای حفاظت از خود طی تحولات آتی در برابر نیروی انقلاب خواهد بود. هرچقدر امکان اولی امروز و با آمادگی برای مقاومت، دشوار مینماید، دومی با مدیریت اذهان و طی فرایندهای استحاله و … بعید نیست.
دوازده: وزندهی اضافی به جنبشهای مدنی، صحبت از گذار، کنترل گذار، تحول مسالمتآمیز، مسالمتآمیز، عبور از وضع موجود با «رفراندوم»، مماشات با سپاه و …. همه این تاکیدات اسم رمزهایی برای مهار و سرکوب نیروی انقلابی تودهای هستند که بدون سازماندهی درونی، سرگشته خواهد ماند.
سیزده: نگذاریم سپاه در تحلیل و چینش پارامترها نامریی بماند، خطر شبکه مدیریتی سابقا اصلاحاتی را جدی بگیریم. این گوگولیمگولیبازیها، نجات نیست، مهار و به هدر دادن انرژی انقلاب است.
چهارده: بدون سازماندهی درونی وسیع،کار دستآخر دست بالادستیها خواهد ماند.با انحصار طرفیم، مهم است.