محمد حبیبی این جان بی قرار کنشگری صنفی
عزیز قاسم زاده: محمد حبیبی از حرفهایترین کنشگران صنفی است که بی قرار و بی تاب مسیر کنشگری است. هنوز از آزادی او دو ماه نگذشته است، اما محمد هنوز از زندان در نیامده در خدمت جنبش معلمان و جنبش مدنی ایران در تلاش و تکاپو بود. چند روز پیش که با محمد صحبت میکردم، جملهای گفت که مرا به تاملی عمیق کشید: «من میدانم که آزادی من طولانی نخواهد بود». این جمله خود گویا است که محمد حبیبی آگاهانه پا در میانهی میدانی گذاشته که به رغم دستگیریهای متعدد و رنج مضاعف بر او و همسر نجیب و شریفش سرکار خانم خدیجه پاک ضمیر، او لحظهای از مسیر حق طلبی پا پس نکشیده است.
محمد حبیبی در سالهای پیدایش فضای مجازی یکی از موثرترین و پیشروترین نیروهایی بود که با ظرفیتی حرفهای و قابل تامل از این فضا به کنشگری صنفی رنگ و بوی تازهای داد و راهبرد تازهای را در پیوند میان فضای مجازی و کنشگری میدانی گشود. او در عین حال دغدغههای صنفی و حرفهایش را چه برای گسترش، تداوم و بقاء سندیکا، چه مسائل صنفی، به درستی با نوشتههایش جلو برده است.

محمد حبیبی در سالهای اخیر صدای رسانهای صنفی کنشگران ایران بوده است. او در عین کنشگری حرفهای صنفی در ایجاد رسانه مجازی صنفی، همت والایی از خود گذاشت. این حجم از تلاش و خستگی ناپذیری محمد و استقبال مدام از رنج، حقیقتاً نکتهای درس آموز و قابل تامل است.
محمد را در ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ بازداشت میکنند و در آستانهی ۱۴۰۲ آزاد میکنند اما با پایان تعطیلات نوروزی گویی مرخصی محمد پایان یافته باشد، دوباره او را به زندان میفرستند. محمد حبیبی را باید نسل سوم کنشگران صنفی طی دو دهه نامید اما با وجود این حجم وسیع از فعالیتهای حبیبی در این دوره، او شاید بیش از نیمی از دوران کنشگری صنفی خود را با زندان مانوس بوده است.
دستگیری امروز محمد حبیبی بیش از هر چیز حکایت از خستگی ناپذیری محمد ماست. زبان و قلم محمد همواره منزه و مصلحانه بوده و توجه به سخنان او مسلما جامعهای بهتر و پاکتر را به ارمغان میآورد. محمد حبیبی از لحظه آزادی صدای همه حق طلبان صنفی و کنشگران مدنی بود. باید صدای او باشیم. او که خستگی و یاس نمیشناسد و از تمنیات متعدد دنیوی با گوشه زندان مانوستر از همه شده است. درک عمیق و دقیق این نکته تعهد و مسئولیت بیشتری میطلبد تا قدردان تلاشهای بی وقفه او باشیم.
جای معلم زندان نیست