سفر ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور رژیم اسلامی، به چین همراه با یک هیئت پُرتعداد از وزرای کابینه در آستانه سالروز سرنگونی رژیم شاه یاد آور سفر رئیس جمهور وقت چین، هواکوفنگ است که در شهریور هزار و سیصد و پنجاه هفت، در روزهایی که رژیم شاه مردم تظاهر کننده را به رگبار می بست، به ایران رفت. روسای چینی مثل اینکه هنوز نیاموخته اند که این توده ها هستند که تاریخ را می سازند و رژیم های استبدادی دیری نمی پایند.

در این سفر دو دولت بیست سند همکاری در زمینه مدیریت بحران، گردشگری، ارتباطات و فناوری اطلاعات، محیط زیست، تجارت بینالمللی، کشاورزی، صادرات، بهداشت و درمان، رسانه، ورزش و میراث فرهنگی امضا کردند.
باید پرسید چینی ها چگونه می خواهند به جمهوری اسلامی در زمینه مدیریت بحران (سیاسی یا اقتصادی) کمک کنند. شاید آنها می خواهند تجربیات خود را در زمینه مقابله با مسلمانان ایلغور در اختیار آیت الله های جمهوری اسلامی بگذارند.
شکاف در حاکمیت جمهوری اسلامی پس از گسترش انقلاب هزار و چهارصد و یک بالا گرفته است. بخش های پرقدرتی در حاکمیت از نزدیک شدن به شرق (روسیه و چین ) ناراضی هستند و متمایل به نزدیکی با غرب و سر و سامان دادن به برجام هستند. جناح احمدی نژادی ها و اصلاح طلبانِ پیرامون خاتمی از جمله این جناح هاهستند. میر حسین موسوی، که به تازگی خود را از قید و بند قانون اساسی خلاص کرده، نیز تمایل شدید به نزدیکی با غرب دارد. بورژوازی خارج از قدرت سیاسی هم همواره طرفدار نزدیکی به غرب بوده است.
در این میان سیاست صحیح خارجی خارج شدن از نفوذ قطب های جهانی و اتخاذ سیاست موازنه منفی در جهت منافع کارگران و زحمتکشان ایران است.
سرمایه داری جهانی نیز با آگاهی از اختلافات درون حاکمیت جمهوری اسلامی به نتیجه نهایی برای آلترناتیو نرسیده است. کش دادن برجام و عدم توافق نهایی برای قرار دادن سپاه پاسداران در لیست سازمان های تروریستی و تحریم آن، علیرغم فشار متحدین اسرائیلی، همه نشانگر آن است که سرمایه داری جهانی هنوز گوشه چشم امیدی به یک تحول از درون حاکمیت جمهوری اسلامی دارد.
صادق افروز – بیست و ششم بهمن هزار و چهارصد و یک