اتحاد کارگران انقلابی ایران: محمد مهدی اسماعیلی وزیر ارشاد ۱۲ بهمن ماه در حاشیه جلسه هیئت دولت در گفتوگو با خبرنگاران از طرح «قرارگاه زیست عفیفانه» رونمایی کرد و در پاسخ به سوالی در ارتباط با موضوع حجاب گفت «آقای رئیس جمهور و دولت معتقد هستند که مسئله حجاب یک مسئله فرهنگی و اجتماعی است و باید با این مسئله در ابتدای امر برخورد فرهنگی و اجتماعی داشت و غیر از راه فرهنگی و اجتماعی راه دیگری برای مدیریت این موضوع وجود ندارد. و راه حل حجاب برخورد سیاسی امنیتی نیست.»
بعد از پنج ماه سرکوب زنان و مردم انقلابی در خیابان و دانشگاه و در مدرسه و در همه جا که حتا به مزار شهیدان هم رحم نکردند و بعد از بازداشت و زندان کردن حدود ۱۹ هزار نفر، کشتن نزدیک به۶۰۰ نفر و شکنجه هر روزه بازداشت شدگان و فشار به زندانیان سیاسی و خانواده هایشان و نگه داشتن سایه اعدام بالای سر حداقل ۱۰۸ زندانی و اعدام ۴ جوان از بهترین جوانان این مرز و بوم، از سر ناچاری و زیر ضربات سنگین خیزش انقلابی مدعی شده اند که راه حل حجاب سیاسی – امنیتی نیست، بلکه فرهنگی است . کسی نیست بپرسد این همه هزینه هایی که مردم ایران تاکنون داده اند و هنوز هم میدهند به دلیل همان «رویکرد فرهنگی» حاکمیت است؟ یا فیل شان به این دلیل یاد «فرهنگ» افتاده که بساط بخور و بچاپ جدید برای تبلیغ افکار پوسیده زن ستیزانه ذیل عنوان «قرارگاه زیست عفیفانه» توجیه شود و بودجه جدیدی به این منظور اختصاص یابد؟ واقعا که درست می گویند حاکمان در دیکتاتوری ها کر و کور هستند. در این ۴۳ سال دهها طرح سرکوب فرهنگی و حقوق مدنی و شهروندی زنان با عناوین مختلف ارائه داده اند. همه طرح هایشان بلااستثنا با مقاومت و نافرمانی زنان شکست خورده اند. زنان ایرانی ۴۳ سال است که با گوشت و پوست خود همه نوع ستم جنسیتی را تجربه کرده اند و بی دلیل نبود که جنبش عظیم زن زندگی آزادی از زنان و اعتراض به حجاب اجباری شروع شد و چه درست زنان فهمیده اند که حق تصمیم گیری زن بر بدن خویش که حجاب یک بخش آن است، فقط با سرنگونی این نظام و شکل گیری نظامی مبتنی و متکی بر برابرحقوقی جنسیتی، آزادی های بی قید و شرط سیاسی و در مسیر تحقق عدالت اجتماعی، میسر است. زن ایرانی در موضوع اخص حجاب به کمتر از آزادی پوشش تن نمی دهد. دهها طرح و نهادی که تاکنون تحت عناوین مختلف با هدف توجیه تبعیت زنان از حجاب اجباری راه اندازی شد، به این دلیل نفرت بیشتر زنان را برانگیخت و با مقاومت شان درهم شکست که تحمیل حجاب اجباری با چماق قانون ارتجاعیِ مذهبی و مبتنی بر آپارتاید جنسیتی، از منظر حق و آزادی بکلی بلاتوجیه است. زن ایرانی می خواهد پوشش اش را خودش تعیین کند. در عین حال راه حل های اصلاح طلبانه مثل جمع شدن گشت ارشاد و راه حل هایی از این دست، پاسخ زنان ایران نسبت به این بی حقی عمومی نیست. زنان ایرانی می خواهند شهروند درجه دوم نباشند و می دانند این در جمهوری اسلامي امکان پذیر نخواهد بود. از این رو خیزش زن زندگی آزادی رویکردی انقلابی است که میخواهد اصل نظام مردسالاری حاکم را در کنار سایر شکل های اعمال ستم و بهره کشی براندازد. بی حجاب ظاهر شدن زنان در خیابان و مکان های عمومی پاسخ زنان ایران به تحمیل حجاب اجباری است.
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟