اتحاد کارگران انقلابی ایران: امروز دوشنبه ۱۰ بهمن بازنشستگان در استانهای خوزستان، آذربایجان غربی، تهران، خراسان رضوی، ایلام، گیلان، کرمانشاه، یزد، اصفهان، لرستان و کردستان به خیابان آمده و در مقابل ادارات مخابرات و وزارتخانه مخابرات تجمع اعتراضی بر پا کردند. همزمان خبر تجمع پرستاران در شیراز مقابل ساختمان استانداری و دانشگاه علوم پزشکی منتشر شد. دوشنبه هفته پیش هم بازنشستگان مخابرات در شهرهای مختلف تجمعات اعتراضی برگزار کردند. سه شنبه گذشته پرستاران بیمارستان میلاد تهران تجمع کرده بودند. قبل از اعتراضات گسترده و همزمان امروز از سوی بازنشستگان مخابرات در ده استان کشور، بازنشستگان در خوزستان نیز در چندین یکشنبه به خیابان آمده و مطالبات خود را پی گیری کردند. بدین ترتیب می توان گفت دور جدیدی از اعتراضات بازنشستگان شروع شده است و این در حالیست که در چند هفته اخیر مطالبات کارگری نیز در تجمعات اعتراضی پی گرفته شده و این اعتراضات روندی رو به افزایش را نشان می دهد.
جنبش مطالباتی در چند سال گذشته نقش مهمی در بسترسازی برای مبارزات ضد استبدادی داشته است. این جنبش در اساس با تحرک همان پایه اجتماعی مرتبط است که خیزش های اعتراضی ضد استبدادی و عدالت طلبانه حداقل شش سال اخیر را آفریده است. دهها فعال صنفی معلمان و فعالان کارگری از میان شاغلان و بازنشستگان با سناریوسازی های امنیتی در زندانهای جمهوری اسلامی گرفتارهستند و در سخت ترین شرایط زندان بسر می برند. بسیاری از آنان مدتهای طولانی تحت پیگردهای امنیتی بوده و دهها سال زندان برای این مجموعه توسط بیدادگاههای جمهوری اسلامی تعیین شده است. این سرکوب سازمان یافته سه هدف مهم داشته که به قرار زیر است:
یک: جلوگیری از گسترش خودسامان یابی لایه های مختلف مزد و حقوق بگیران در پرتو جنبش مطالباتی با بهره گیری از سازماندهی شبکه ای
دو: مقابله با حذف موانع پیوند مستقیم و بی واسطه این جنبش با خیزش های ضد استبدادی از طریق ایجاد و گسترش حداکثری شکاف ها و ناهمزمانی های موجود میان جنبش مطالباتی و خیزش های ضد استبدادی در خیابان
سوم: مقابله با امکان شکل گیری آلترناتیو مستقل کارگری و عدالتخواهانه برپایه پیوند جنبش مطالباتی با خیزش عمومی ضد استبدادی از طریق سرکوب شدید و گسترده سازمانگران، کنشگران و درهم شکستن قدرت سازماندهی، هدایتگری و مدیریت جمعی آنان
سرکوب های فراگیر رژیم جمهوری اسلامی از عوامل مهمی است که تاکنون مانع همپوشانی موثر جنبش مطالباتی با جنبش اعتراضی «زن، زندگی و آزادی» در عرصه خیابان شده است. البته جنبش مطالباتی تا همین سال گذشته، بدون شعار مستقیم سرنگونی، جنبش خیابان نیز بوده و فراموش نکرده ایم که یکی از شعارهای فعالانش این بوده که: «فقط کف خیابون به دست می یاد حق مون». شاهد بودیم که صدها تجمع اعتراضی توسط معلمان، کارگران و بازنشستگان در خیابان زیر فشار امنیتی- پلیسی برگزار شد. دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی پا را بر گلوی دهها فعال این حرکات خیابانی گذاشت. مبارزه در خیابان تاکنون با هزینه پیش رفته است و هرگز پروسه ای آسان و راحت نبوده و مسیر سخت و دشواری تاکنون پیموده شده است. چه بسیار جوانان و نوجوانان مبارز جنبش اخیر «زن، زندگی، آزادی» که مشق به خیابان آمدن را توسط والدین معلم، کارگر، بازنشسته خود ابتدا آموخته اند و از پیامدها و نتایج اعتراضات آنان در شکل دادن به شیوه اقدام و عمل خود سود جسته اند. جمهوری اسلامی با اعدام، شکنجه، زندان و سلاخی در خیابان تلاش کرده است تا جنبش خیابان را در هر شکلش مهار کند اما با آن که با فروکش نسبی اعتراضات خیابانی روبرو هستیم هنوز نتوانسته است صدای خیزش اعتراضی «زن، زندگی، آزادی» را خاموش کند. در شرایطی که بازگشت جنبش مطالباتی مزد و حقوق بگیران به عرصه اعتراض در بطن تداوم خیزش اعتراضی، یک واقعیت است، حذف موانع همپوشانی این دو جنبش از طریق گسترش همسویی هایی آگاهانه، سازمان یافته و پایدار از مهم ترین وظایف مطالبه گران است.
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟