انحصاری کردن آب، محلی برای کسب درآمد بیشتر و وسیله ای برای سرکوب

مدیریت آب در ایران یک مدیریت میلیتاریزه است. سپاه و بازوهای عمرانیش، مثل قرارگاه خاتم سپاه، خوب می دانند کنترل آب در کشوری با منابع محدود چقدر اهمیت دارد. نهادهای نظامی و مذهبی در ایران با مهار آب رودها در کانالها و تونلها، و دریاچه ها و تالاب ها در سدّها توانستند شرایط زیر را کنترل کنند:

آب در ایران جهت توسعه انسانی و اقتصادی را تعیین می‌کند. ببینید چطور با شیب آب حتی استانهایی که مثلا چهل درصد منابع آبی زیرزمینی ایران را در دل داشتند و یا مهمترین رودهای ایران از آنها می‌گذشت از آن بی بهره ماندند.

– همینطور آب، عامل معاملات سیاسی و امتیازدهی است. بنای این امر را اصلاح طلبها گذاشتند. آب را به عرصه معاملات سیاسی آوردند. امتیاز سد، حفر چاه، انتقال آب، قابل معامله شد.

– سپاه همینطور از مهار انحصاری آبها کسب درآمد می‌کند. به مزارع پرورش میگو در جنوب و شمال که در دست آنهاست نگاه کنید، به صادرات آب به عراق و فروشش به نیروهای رادیکال مذهبی، به هبه آن به طالبان، به فروش منافعش در دریا به چین، به واگذاری سدسازیها. آنها آب فروشی در کشوری بیابانی، نیمه بیابانی را به یک منبع درآمد بدل کردند.

– در ایران آب حتی ابزار تحقیر و سرکوب است. در اعتراضات مختلف پیش آمده که سپاه، آب را به روی شهرهای معترض بسته است. در مورد ایذه  مثلا چند بار این اتفاق افتاد.

– وقتی کودک شما در هوتک و فاضلاب می میرد و دولت هیچ کاری نمی کند، وقتی خسارت سیل به کشاورزان وابسته به حکومت پرداخت می شود و به باقی نه، وقتی حقابه ی کشاورز، قابل معامله می شود، یعنی آب ابزاری است برای سرکوب و یا نادیده گرفتن کشاورز.

ج.ا همینطور تمام وزارتخانه های مرتبط با موضوع آب، از وزارت نیرو تا آب منطقه ای، از جهاد کشاورزی تا محیط زیست را در برنامه های ویرانگر حوزه آب همراه کرد. آنها از قوانین داخلی تبعیت نمیکنند، کاری به تجربه های آسیب رسان ندارند. موظفند سیاست کلان «کالای انحصاری شدن آب» را تضمین کنند.

«برگرفته از توئیت اعظم بهرامی»

تیتر نوشته از «اتحاد کارگران انقلابی ایران»

وب‌نوشت روی WordPress.com.

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: