همزمانی مسابقات جام جهانی فوتبال که در قطر برگزار می شود با جنبش سراسری مردم علیه رژیم حاکم در ایران و شرکت تیم فوتبال رژیم در این مسابقات یادآور خاطره تلخ این رقابت ها در سال ۱۹۷۸ در آرژانتین است.در آن سال ها رژیم جنایتکار استبدادی ژنرال ها بر آرژانتین حکومت می کرد.مخالفین سیاسی سر به نیست می شدند و هزاران نفر از فعالین سیاسی آرژانتینی در زندان زیر بازجویی و شکنجه بودند.علیرغم چنین وضعیتی سرمایه جهانی و فیفا چشم ها و گوش های خود را بسته و با برگزاری این مسابقات در آرژانتین موافقت کرده بودند.فیفا به عنوان بخشی تنیده شده در سرمایه جهانی در شرایط جنگ سرد و رقابت بین شرق و غرب دیکتاتوری آرژانتین و شیلی را مثل رژیم های آپارتاید آفریقای جنوبی و اسرائیل متحد خود به شمار می آورد.بنابراین بدیهی بود که وضعیت حقوق بشر در این کشور کوچکترین اهمیتی نداشته باشد.در آن سال مسابقات با پیروزی تیم آرژانتین بر هلند در مسابقه فینال به پایان رسید. ژنرال های حاکم با استفاده تبلیغاتی از این پیروزی و براه انداختن کارناوال شادمانی سعی کردند اینطور القا کنند که همه چیز بر وفق مراد ژنرال ها پیش می رود و مبارزین بهتر است به جای مبارزه به این کارناوال شادمانی بپیوندند و در این جشن ملی سهیم شوند.در همان زمان که سرکوبگران و گماشتگان رژیم ژنرال ها در خیابان ها در بوق شادمانی می دمیدند مادران داغدار که در جستجوی فرزندان گمشده خود بودند در خیابان ها تظاهرات می کردند. یکی از زندانیان آن زمان در بازگویی خاطرات خود می گوید : بازجوی من به هنگام مسابقات آرژانتین جلوی تلویزیون می نشست و برای فوتبالیست ها هوار می کشید و بعد به سراغ من می آمد و مرا شکنجه می کرد.
حالا ما هم با شرایط مشابهی روبرو هستیم.اگرچه تیم جمهوری اسلامی در اندازه های آرژانتین ۱۹۷۸ نیست و قدرت به وجد آوردنش هم قابل قیاس نیست ولی آدم های رژیم همین پیروزی زورکی بر یک تیم درجه سه و چهار اروپایی را وسیله ای کردند تا حداقل سرکوبگران خود در خیابان را تا حدی روحیه بدهند.نزدیک به سه ماه جنبش انقلابی مردم ایران از نفس نیفتاده است و در این مدت سرکوبگران جنایتکار با لباس های سنگین محافظ و اسلحه بدست در خیابان ها سرگردان بوده اند و هر لحظه انتظار کشیده اند که شورش از نقطه ای ناشناخته سر برکشد و آجر و سنگ و کوکتل از پشت بام و دیوار بر سرشان ببارد. سرکوبگران با دمیدن بر شیپورهای شادمانی پس از پیروزی تیم فوتبال بر ولز خود را از لحاظ روانشناسی تحلیه می کردند.اما این تراپی چند روزی بیشتر اثر نکرد و دوباره روز از نو و روزی از نو. رژیم های استبدادی برای ادامه حکومت خود از ابزار مختلفی استفاده می کنند. آنها علاوه بر دادگاه و زندان و شکنجه و اعدام از ابزارهای ورزشی و فرهنگی نیز بهره می جویند.اما برای رژیم جمهوری اسلامی گویی امکان استفاده از این ابزار ها به انتهای خود رسیده است. مردم ایران با ارتقای اندیشه سیاسی خود این امکانات را از رژیم گرفته اند. دیگر کسی برای «سینمای ملی» و «ورزش ملی» تره خرد نمی کند.
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟