بهنام خداوند رنگینکمان
خداوند نیکا، سارینا، کیان
در واپسین روزهای سومین سالگرد آبان خونین ۹۸ و در روزهایی که دانشجویان دانشگاههای سراسر کشور همگام و همراه با هموطنانشان برای مقابله با ظلم و فساد سیستماتیک، تبعیض، کودککشی و … به پا خاستهاند و به جمع اعتراضات مسالمتآمیز پیوستهاند، دستان به خون آلودهای که حتی نسبت به ریختن خون کودکی ۱۰ ساله نیز خوددار نبودند امروز دانشگاه را _این خانه و مأمنی که جوانان وطن خشت به خشتش را با خون خود روی هم گذاشتند_ بیش از پیش آماج حملات تمامیتطلبانهٔ خود قرار دادند؛ از شریف تا اراک، از اهواز تا تبریز و امروز هم نوبت به دانشجویان دانشگاه دامغان رسید تا طعم قانونمداری زیر سایهٔ درخت تنومند (!) انقلاب اسلامی را بیشتر بچشند.
پیشتر شعار نسلهای گذشتهمان «نه به دانشگاه امنیتی» بود و امروز شاهد آن هستیم که دانشگاه را صریحا بدل به حیاط خلوتشان کردهاند و هر چه دلشان میخواهد انجام میدهند، بیآنکه باکی داشته باشند که کسی جلودارشان باشد و بیشک «النّاس علی دین ملوکهم»، وقتی اربابانشان خیابان را به جوی خون بدل کرده و کودککشی را در مقابل چشمان نهادهای کثیف بینالمللی بهصورت روزافزون ادامه میدهند چه باکی از بیقانونی این مأمورانِ بله قربان گو؟
به خوابگاه دانشجویان عدهکشی میکنند، تفتیش میکنند و هیچ باکی از هیچ مسئلهای ندارند، مسئولانی که برای حراست از جان و مال دانشجویان منصوب شدهاند، برخلاف نص صریح آئیننامههای حقوق دانشجویی و مصوبات نمایشیشان عمل میکنند و دانشجویانی را که، جز اعتراضات مسالمتآمیز، هیچ رفتار دیگری نداشتند تهدید و ارعاب میکنند و اینگونه به بازوی سرکوبی برای نهادهای قدرت بدل شدهاند.
در روزهای ثبتنام دانشگاه کدام پدر و مادری میتوانست تصور کند دخترش را به شهری میفرستد که قرار است روزی مسئولان اجرای قانونش به خوابگاهشان هجوم برده و به حریم شخصیشان دستدرازی کنند و وسایل فرزندشان را وحشیانه تفتیش کنند؟
اما ایرادی به آنها نیست که «ذات شغال جز این نیست» اما از همسنگرانمان در دانشگاههای کشور و از استادهایمان میخواهیم که اجازه ندهند چنین بیرسمیهایی در حریم مقدس دانشگاه اتفاق بیفتد. امروز اگر سکوت کنید یقین داشته باشید که سیاهی به خانه تکتک شما نیز خواهد آمد چرا که ضحاک هیچگاه از خون جوانان رشید این سرزمین سیر نخواهد شد.
زن زندگی آزادی
جمعی از دانشآموختگان دانشگاه دامغان