هیچ وقت برای پیوستن به جنبش زن زندگی آزادی دیر نیست

اتحاد کارگران انقلابی ایران: سالهای جنگ فراموش شدنی نیستند. سالهائی که دهها میلیون خانواده، چه در ایران و چه در عراق، لحظه لحظه زندگی خود را در انتظار شنیدن خبر مرگ فرزندان و همسران خود، مُردگی کردند.

نه عراق و نه جمهوری اسلامی هیچکدام آمار دقیقی از تعداد کشته شده گان و مجروحین بدست ندادند. به شکل کلی گفته شد که دو طرف بیش از یک میلیون نفر تلفات جانی و بیش از یک هزار میلیارد دلار خسارت مالی متحمل شدند.

جمهوری اسلامی علیرغم خسارات مالی و جانی فراوانی که به مردم کشورمان وارد کرد، در تمامی سالهای گذشته سوار بر خون کشته شده گان جنگ، که جانهای مردمان ما بودند و همه قابل احترام، و شهیدسازی از این جان باخته گان، خون آنان را چماقی ساخت علیه مردمان کشورمان.

خیزش انقلاب امّا ورق را برگردانده است. هرآنچه که تا همین دیروز در خفا، و زیر قداستِ عبا و عمامه انجام می شد، علنی شد. بسیج مرکز توطئه شد و آدمکشی، دفاتر نمایندگی ولی فقیه مرکزی شد برای سازماندهی سناریو و پرونده سازی علیه جوانان این مرز بوم، مدارس و دانشگاه ها پناهگاه آدمکشان اونیفورم پوش و لباس شخصی، مجلس مرکزی شد برای قانونی کردن قتل های دولتی، و خامنه ای در حین بوسه زدن بر گونه طفلی، فرمان شلیک مستقیم به سوی اطفال دیگر را صادر کرد.

در این وانفسا خانواده های کشته شده گان جنگ، که تا کنون کارکردِ سوختِ تبلیغات برای نظام را داشتند، شروع کردند به ابراز برائت جستن از جمهوری اسلامی. چند نکته در همین رابطه:

یک: جمهوری اسلامی روز به روز عریانتر از پیش می شود. خانواده های شهدای جنگ دیگر کارکرد تبلیغاتی برای رژیم ندارند. این را هم در عدم استقبال از فراخوان های حکومتی شاهدیم، و هم هریک از ما در تجربه های شخصی شاهد حضور حمایتی و فعال اعضای این خانواده ها از جنبش زن زندگی آزادی در خیابان هستیم. برحق بودن  این جنبش  روز به روز برای لایه های بیشتری از مردم آشکار می شود.

دو: نارضایتی در بین خانواده های کشته شده گان و جانبازان جنگ، رو به گسترش است. این مخالفت ها که در همه این سالها با سکوت، و سوختن و ساختن، همراه بوده است این روزها با مشاهده سبوعیت دستگاه سرکوب در واکنش به طلب حق زندگی جوانان، زمینه علنی شدن پیدا کرده است.

سه: حرکت رژیم در مسیر فروپاشی زیر ضربات خیزش اعتراضی مردم، زمینه های بهره برداری ابزاری از خانواده کشته شده گان جنگ را از آنها گرفته و همان حمایت های ناچیز و حداقلی و سراپا تبعیض از خانواده های شهدا را نیز تقریبا از بین برده است. در شرایطی که تورم وحشتناک و مهارناپذیر امکان تامین معاش را از اقشار فرودست سلب کرده، سمت گیری نظام در جهت استفاده حداکثری از خشونت علیه مردم، بخش بزرگی از این مردم را، که اتفاقا از طبقات پائینی جامعه هستند، به سمت علنی کردن مخالفت خود با نظام رانده است.

چهار: خانواده های کشته شدگان و جانبازان جنگ، در واقع به واسطه ظلم بزرگی که از سوی رژیم سرکوبگر ایدئولوژیک بر آنها وارد شده است، با طرد کامل رژیم به جبهه مردم تعلق دارند. در حقیقت قرار نیست جنبش زن زندگی آزادی با آنها برخورد ایدئولوژیک بکند. آحاد این جمعیت میلیونی، به مانند همه آحاد جامعه، تا وقتی که شاکی خصوصی نداشته و در دادگاه صالحه محکوم نشده باشند، از همه حقوق شهروندی برخوردار خواهند بود.


کانال تلگرامی اتحاد کارگران

وب‌نوشت روی WordPress.com.

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: