اتحاد کارگران انقلابی ایران: جنبش ضد دیکتاتوری پس از پنجاه روز مقاومت و جانفشانی با صدها کشته و هزاران بازداشتی وارد فاز مبارزه گسترده تری با رژیم سرکوبگر حاکم شده است تا ضربات سنگین تری به موجویتش وارد کند ومبارزه برای سرنگونی را شتاب دهد. جنبش اعتراضی مردم تا همین جا توانسته است برچیدن گشت های ارشاد را به حاکمیت تحمیل کند، حجاب اجباری را در بسیاری از شهرها عملا ملغی سازد، آپارتاید جنسیتی را در دانشگاهها تقریبا لغو کند، در بسیاری از مناطق کنترل محلات و مناطق خاصی را در ساعاتی از روز و شب در کنترل خود بگیرد، نیروهای سرکوب را فرسوده سازد، تحریم های موفق و فلج کننده ای را در خصوص همکاری شرکت هایی نظیر میهن و دیجی کالا با نیروهای سرکوب به اجرا بگذارد و طرح های بازدارنده تاکنونی رژیم را خنثی نماید. آخرین نمونه از این طرح ها، تعلیق گسترده دانشجویان و اخراج گسترده آنان از خوابگاهها برای واداشتن دانشگاهها به سکوت و منزوی کردن اعتراضات خیابانی است، که با اعتصاب گسترده حمایتی دانشجویان و اعلام پشتیبانی وسیع استادان دانشگاهها پاسخ گرفته و سرکوب های جدید، بازداشت ها و تعلیق ها به محورهای مطالبات فوری جنبش دانشجویی در تداوم اعتراضات در دانشگاهها تبدیل شده است.
وارد شرایطی می شویم که موج گسترده بازداشت ها و آغاز محاکمه گروهی از بازداشت شده گان خیزش کنونی، مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی و رهایی اسرای خیزش ضد دیکتاتوری را به کانون مهم همگرایی نیروهای کار و آزادی تبدیل کرده است.
هم برای مردم و نیروهای انقلابی و هم برای حاکمیت جنایتکار ضد انقلابی، این عرصه از رویارویی حیاتی است. یکی از مهم ترین هدف های حاکمیت از بازداشت های گسترده فعالین و کنشگران ارعاب است ومحاکمات آغاز شده در بیدادگاهها با نعره های کف آلود نمایندگان تبهکار مجلس که خواستار اعدام اسرای خیزش انقلابی شده اند، قرار است به مردم ثابت کند که پنجاه روزاعتراض و مقاومت شان ذره ای خلل در اراده ضد انقلاب حاکم برای ادامه قتل و کشتار مردم و جوانان ایجاد نکرده و ارکان آن را نلرزانده است. برای مردم درهم شکستن سیاست ارعاب گام مهم تازه ای درمسیر دستیابی به آزادی و عدالت اجتماعی است. حاکمیتی که زیر فشار جنبش اعتراضی و حمایت گسترده جهانی ناچاراز متوقف کردن ماشین کشتار و بگیر و بنندش شود، یکی از اصلی ترین ارکان بقای خویش را از دست می دهد. زیرا سرکوب برای این نظام جهنمی اصلی ترین اهرم بقاست و اگر نتواند بکشد و دربند کند، بسرعت فرومی پاشد. در کنارسابقه کشتارها و قتل عام ها نظیر قتل عام های شصت و شصت و هفت در همین خیزش اخیر هم شاهد بودیم که در زندان لاکان رشت جنایت آفریدند، زندان اوین را با هدف سر به نیست کردن زندانیان سیاسی عمدا به آتش کشیدند و حضور گسترده مردم اگر نبود نقشه شوم شان را اجرایی کرده بودند. درخواست ۲۲۷ نماینده مجلس برای صدور احکام اعدام بازداشت شده گان اعتراضات اخیر گواهی است بر آن که خطر انتقام گرفتن از فرزندان اسیر مردم از سوی رژیم همچنان مطرح است و این خطر برطرف نشده است.
فقط یک جنبش گسترده و سراسری علیه بازداشت، سرکوب و محاکمات جنایتکارانه دستگاه قضایی علیه اسرای خیزش انقلابی مردم است که می تواند این خطر را برطرف کند. اکنون با شمار گسترده بازداشت ها و تلاش پی گیرانه خانوادههای آنان در مسیر آزادی عزیزان شان، از جمله از طریق تجمع در مقابل زندانها، شاهد ظرفیت مهمی در راستای شکل گیری یک جنبش گسترده و سراسری در این زمینه هستیم. شعار نویسی های وسیع، تاکید در شبنامه ها، بردن شعار آزادی زندانیان سیاسی در تجمعات اعتراضی در خیابان و دانشگاه، تمرکز رسانه ای و خبری بر وضعیت اسرایی که خطر اعدام تهدیدشان می کند، بسیج افکارعمومی آزادیخواه و بشردوست، درخواست حمایت از وجدان های بیدار جهانی و تشکل های مستقل مدنی و کارگری در عرصه بین المللی، می تواند مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی و رهایی اسرای خیزش ضد دیکتاتوری را کانونی کند و رژیم سفاک و سلاخ و کودک کش حاکم را در عرصه مهم دیگری به زانو بنشاند!
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟