چند نکته در باره بلوک کارگری، سوسیالیستی

نظام جمهوری اسلامی شرایطی جهنمی و تحمل ناپذیر را بر زندگی اکثریت عظیم مردم کشور تحمیل کرده است. پایان دادن به فقر، فلاکت، بیکاری، تبعیض، فساد ساختاری، سرکوب دستمزدها، سرکوب همه جانبه حقوق شهروندی و مدنی و نابودی محیط زیست به محورهای مهم مطالبه گری مردم و بویژه کارگران و زحمتکشان تبدیل شده است. دسترسی به ابتدایی ترین و پایه ای ترین مطالبات انسانی مثل کار، مسکن، درمان، آموزش، خدمات عمومی، اینترنت آزاد، آزادی اندیشه، بیان، تجمع، تشکل و …. رشته ای از مطالبات پایه ای، اساسی و مبرم دیگر به وجوه گوناگون دفاع از حق زندگی و دفاع توامان از آزادی و عدالت اجتماعی در برابر نظام حاکم تبدیل شده و پایه سطوح مختلفی از همگرایی ها در میان لایه های مختلف مطالبه گران اردوی کار و زحمت را پدید آورده است.

مطالبه گری وقتی شکل های مختلف آن در قالب انواع مطالبات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، آموزشی، بهداشتی، زیست محیطی، ملی، جنسی و جنسیتی در قالب رشته ای از اعتراضات درمی آید؛ یا همزمان می شود، یا به هم می پیوندد «جنبش مطالباتی» را تشکیل می دهد. جنبش مطالباتی صرفا مطالبات معیشتی و اقتصادی گروههایی با هدف های محدود صنفی نیست، بلکه درهم آمیزیِ اعتراضی مطالبات وسیع ترین حوزه های مختلف حیات اجتماعی است.

با چنین تعبیری جنبش مطالباتی میدان مبارزه طبقاتی است؛ جایی است که مبارزه علیه اصلی ترین، خشن ترین و تحمل ناپذیرترین جلوه های اعمال ستم لباس روشن اثباتی به تن می کند، به پرچم های پیکار طبقاتی لایه های مختلف اردوی بزرگ کار تبدیل می شود و به فصل مشترک های آنان شکل می دهد. فقط با حضور گسترده در این میدان و در این مبارزه است که می توان به خودسامان یابی طبقه کارگر (طبقه در معنای وسیع) کمک کرد و از طریق همگرایی های مبارزاتی در نبردهای موضعی طبقاتی و کمپین های مبارزاتی و همزمان کردن این نبردهای موضعی و کمپین ها سرانجام اتحاد رزمجویانه، سراسری و فراگیر طبقاتی را پدید آورد.

بلوک کارگری، سوسیالیستی از طریق مجموعه ای از همین همگرایی ها و مبارزه مشترک نیروهای هم سرنوشت در میدان مبارزه طبقاتی بر بستر جنگ های موضعی و کمپین ها و کارزارهای مطالباتی شکل می گیرد. اشاره به خصلت کارگری این بلوک به معنای تلاش همه جانبه و سازمان یافته برای متحد کردن و به میدان آوردن طبقه کارگر (در معنای وسیع و مدرن مفهوم طبقه) و همه زحمتکشان هم سرنوشت با کارگران است.

در واقع کمک به ایجاد تشکل های مستقل و پایدار طبقاتی بر پایه سازماندهی اعتراضات و مطالبات مبرم و حیاتی کارگران و زحمتکشان، و شکل دادن به همگرایی های وسیع مبارزاتی بر پایه فصل مشترک های مطالباتی و مبارزاتیِ نقدا موجود میان بخش های مختلف طبقه کارگر دو کانون محوری همپیوند در شکل گیری چنین بلوکی و در مسیر تامین نقش و جایگاه رهبری طبقه کارگر است. زیرا بدون اتحاد و تشکل طبقاتی کارگران دستیابی به آزادی و عدالت اجتماعی ممکن نیست.

اشاره به سوسیالیسم به معنای آن است که بقای استثمار و بهره کشی، ترجیح منافع اقلیت بهره کش بر منافع اکثریت آحاد جامعه، و توجیه و حمایت از نابرابری های ساختاری در دسترسی به فرصت ها، مغایر منافع عموم مردم و خاصه کارگران و زحمتکشان است و لازم است حاکمیت کارگری که در واقع حاکمیت اکثریت عظیم برای اکثریت عظیم در خدمت رشد و شکوفایی آزادی، دمکراسی و رفاه اجتماعیِ همین اکثریت عظیمِ مردم است جایگزین نظام جمهوری اسلامی شود.

براساس آن چه گفته شد بلوک کارگری، سوسیالیستی سامانه ای برای شکل گیری مجموعه ای از همگرایی های همه نیروهایی  است که تامین رهبری طبقه کارگر در مبارزه توامان علیه دیکتاتوری و بهره کشی را در سطوح مختلف و بر پایه برداشت های خود از نقش و جایگاه این طبقه، ضروری، حیاتی و نقطه اصلی اشتراک خود می دانند.

هم اکنون در میان خانواده بزرگ کارگری تمایزات و تناقضاتی وجود دارد. نظیر تمایز و تناقض میان منافع اخص صنفی و منافع عمومی مشترک طبقه کارگر ( طبقه در معنای وسیع آن)، میان تشکل های محیط کار، محیط زندگی و تشکل های شکل گرفته در شبکه های اجتماعی، میان وظایف محدود گروههای خاص کارگری و وظایف گسترده ای که مثلا احزاب سیاسی کارگری و چپ برای خود تعریف می کنند، میان شکل شورایی فعالیت یا شکل رهبری مبتنی بر انتخابات اساسنامه ای تشکل های مستقل طبقاتی، میان ترجیح شکل سیال و ناپایدار اعمال اراده جمعی کارگری و ترجیح شکل پایدار و نظم یافته تشکل یابی، میان تشکیل حزب و سازمان و گروه بر اساس برنامه و اساسنامه بوسیله یک هیئت موسس، یا تشکیل حزب، سازمان و گروه بر بستر مبارزه طبقاتی از درون توده های آگاه کارگران، بین نیروهای معتقد به فروریختن مرزهای میان فعالان و کنشگران کارگری داخل و خارج از کشور در عصر شبکه های اجتماعی از نظر سازماندهی، هم اندیشی و حمایتگری و کمک به تشکل های یابی، با نیروهای معتقد به ممنوعیت ارتباطات داخل و خارج علیرغم وجود شبکه های اجتماعی و…. نظایر آنها به خاطر مسایل امنیتی.

پذیرش سطوح مختلف همگرایی ها این تمایزات و تناقضاتی را که برشمردیم از میان برنمی دارد. تا زمانی که شرایط مادی حذف یا تغییر شکل یا زوال بخشی از این تناقضات و تعارضات بکلی از میان نرود، آنها به صرف اراده، یا صرفا بر اساس جدل منطقی و بحث و نقد یا حتی همگرایی مبارزاتی بر اساس اشتراکات حذف نمی شوند. اما کار مهمی که پذیرش سطوح مختلف همگرایی های مبارزاتی برپایه فصل مشترک ها انجام می دهد این است که:

اولا: سطح نقدا موجود اشتراکات میان نیروهایی باهویت متفاوت را پایه اقدام مشترک آنان بسود تقویت بلوک کارگری، سوسیالیستی قرار می دهد اما سطح نقدا موجود اختلافات شان را لزوما به پایه تشدید جدایی به ضرر بلوک کارگری، سوسیالیستی قرار نمی دهد. در واقع آنچه را که قابل درآمیختن نیست درهم نمی آمیزد و آنچه را که مشترک است به شکلی عاجل و بلافصل عامل تقویت نقش و وزن مجموعه ای می کند که خود در آن ذینفع است.

ثانیا:  استقلال عمل هیچ گروه و تشکلی را حذف نمی کند و برپایه انحلال یا ادغام تشکل ها در هم عمل نمی کند. به جای حذف یا تهدید بقای هویت های جداگانه، در تعیین سطح همگرایی حق انتخاب هر تشکلی را به رسمیت می شناسد. ضمن این که مانعی هم بر سر نیروهایی که در فرایند همگرایی به وحدت نظر در حد اتحاد سازمانی یا حزبی می رسند برای چنین وحدتی ایجاد نمی کند.

بنابراین بلوک کارگری، سوسیالیستی رقیب هیچ حزب یا سازمان، محفل، تشکل، نهاد، کانون صنفی و کارگری نیست، استقلال روش و راهکارهیچ یک از این نیروها را نقض یا تهدید نمی کند، موجودیت هیچ گروه و تشکلی را با حیات خود بلازمینه، منحل یا مشروط نمی کند و از حضور همه این نیروها بر اساس اصل اقدام بر پایه سطح اشتراکات موجود و بحث و گفتگوهای سازنده و اقتاعی بر سر اختلافات شان استقبال می کند. چنین رویکردی بستر شکل گیری و شکوفایی فرهنگ همکاری مشترک در عین تفاوت نظرها و اقناع به جای نزاع های تنگ نظرانه فرقه ای است.

بلوک کارگری، سوسیالیستی بر اساس پذیرش تفاوت ظرفیت های همگرایی نیروهای آن شکل می گیرد. این تفاوت، قبل از همه در درجه مشارکت و پیگیری در اقدامات جمعی مشترک بازتاب می یابد. به همین دلیل نیروی محرکه و پیشران بلوک کارگری، سوسیالیستی، آن مجموعه نیروهایی خواهند بود که از اشتراکات برنامه ای و عملی بیشتری برخوردارند و اشتراکات خود را در حوزه هایی وسیع تر، همگرایی های موردی زیادتر و در سطحی گسترده تر بازتاب می دهند. چنین نیروهایی با چنین ویژگی هایی هسته سفت بلوک کارگری، سوسیالیستی را تشکیل می دهند. با این حال حتی شکل گیری تعادل های هم وزن در درون این بلوک نیز در مجموع عامل تقویت کنشگری است.

ترجمان ساختاری ایده پذیرش تفاوت سطوح همگرایی در بلوک کارگری، سوسیالیستی، اتحاد عمل بر پایه سطح اشتراکات موجود به جای تبعیت اقلیت از اکثریت است. بلوک کارگری، سوسیالیستی یک مجموعه چند گرایشی است که در هر جنگ موضعی طبقاتی و هر کمپین مبارزاتی فقط در سطح اشتراکات پایدار نیروهای همان جنگ و همان کمپین اقدام می کند.

چنین رویکردی اگر چه ممکن است با انسجام حداکثری و همگانی و مشارکت همه نیروهای بلوک کارگری، سوسیالیستی در هر جنگ موضعی و هر کمپین مبارزاتی فاصله داشته باشد اما ساختار پلورالیستی این بلوک، هم بسترِ همزیستی و همکاری های گسترده تر و متتوع تری در میان لایه های بیشتری از اردوی کار را فراهم می کند؛ هم ظرفیتِ پذیرش شکل های متنوع تری از تشکل ها را دارد، هم به خاطر افزایش سطح اشتراکات نیروهای موجود در بلوک زمان را گروگان نمی گیرد و مباحثات طولانی را جایگزین اقدام نمی کند؛ هم تضمین منشا گرفتن و باقی ماندن ریشه های آن در جنبش اعماق است. نظر به همین ویژگی هاست که آلترناتیو مستقل کارگری که از بطن بلوک کارگری، سوسیالیستی شکل می گیرد، آلترناتیو اکثریت عظیم در خدمت منافع اکثریت عظیم است.

وب‌نوشت روی WordPress.com.

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: